چندخطی

خیلی کوتاه و گذرا: مثل بازدم

چندخطی

خیلی کوتاه و گذرا: مثل بازدم

النــــــار

به قنوت می‌رسم

دو تا دستم را می‌گذارم کنار هم

رَبـَّــنا...

دست چپم، بوی خستگی یک روزِ بلند را می‌دهد

...آتِنـــا فی الدنیا حَـسَنه...

و دست راستم، هنوز بوی عطر دست تو را

...و فی الدنیا حَـسَنه...

و این چه عطری است که با آبِ وضو هم پاک نمی‌شود؟

...و دوباره فی الدنیا حَـسَنه...

و ضمنا اینقدر تند و تیز است که از این فاصله می‌خزد توی بینی‌ام؟

...و دوباره و دوباره...

حالا لااقل این دو تا دست، کنار هم آرام گرفته‌اند

...و حالا دیگر با خیال راحت، فی الآخِـرَةِ حَـسَنه...


و چه فایده، قنوت تمام می‌شود و دوباره این دو تا بر می‌گردند سر جای اولشان

... و قِــنا عذابَ النــار.

و السلام