چندخطی

خیلی کوتاه و گذرا: مثل بازدم

چندخطی

خیلی کوتاه و گذرا: مثل بازدم

عذر زحمات...

دستهایت را با دستمالی که برایت گذاشتم پاک کن

. دستمال را از خون من بشور و ببر.

در آسانسور رفتار عادی داشته باش

. آن همسایه،آقای محبی را میگویم ، خیلی فضول است.

پول شارژ ساختمان را گذاشته ام روی تاقچه... بده به اصغر آقا

عذاب وجدان نداشته باش

تو فقط رسم همه ی معشوقه های جهان را اجرا کرده ای

رسم عاشق کشی

من هم گله ای ندارم

...!...

فقط نگذار این خون ها کف اتاق بماند

. تِی توی دستشویی است . زحمت بکش اینجا را تمیز کن . مادرم کمرش درد می کند.

خوب دیگر

رسیده ای پشت در

. آن جوری که در می زنی معلوم است که حسابی کفری هستی. حق هم داری . خیلی اذیتت کردم.

آنقدر اذیتت کردم که آمده ای مرا بکشی

عوضش یکبار هم شده میبینمت همسایه

سارینا

امشب که رفتی با آن رفیقت چت کنی و با او قرار بگذاری، این مطلب را هم بگذار توی وبلاگم

!!...

عذر زحمات

نظرات 4 + ارسال نظر
جواد دوشنبه 22 خرداد 1391 ساعت 18:38

سلام
عجب
امیدوارم اون معنایی رو نداشته باشه که من برداشت کردم

میم لام سه‌شنبه 23 خرداد 1391 ساعت 02:36 http://mim-e-lam.blogfa.com

بالاخره چشم‌مان به نوشته‌ای از شما روشن شد.

حسین جمعه 26 خرداد 1391 ساعت 00:11

سیدِ نویسنده‌ی ما

بانوی دلگیر شنبه 21 اردیبهشت 1392 ساعت 20:07 http://00tanhaye-tanha00.blogfa.com

سلام دوست عزیز....
از حضور گرمت خیلی متشکر
من درحال حاظر تعجب مغزمو از کار انداخته!!!خدای نکرده معنی بدی که نداره؟!؟!؟!

آپم و منتظر شما دوست خوبم[گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد