«...و با نمایندهی سومالی٬ همسفرمان گلال بن احمد٬ نشستیم پشت میزی در تالار
رستوران هتل...اما هر چه خواستم حالیش کنم هم اسمیم٬ راضی نشد! »
تکهای از کتاب سفر روس جلال آل احمد
:))
گفتی سومالی یاد قحطی زده هاش افتادماحتمالا اون موقع هم قحطی بوده و رو نماینده ش تاثیر گذاشتهجالب بود
خیلی حرفهای ثقیلی میزنید. هر چند کوتاهن، ولی به اندازه یه پاراگراف باید روش وقت گذاشت تا بفهمی چی بوده. اصلا اینجوری حال نمیکنم.
یعنی اینم ثقیل بود؟!خدا...
:))
گفتی سومالی یاد قحطی زده هاش افتادم
احتمالا اون موقع هم قحطی بوده و رو نماینده ش تاثیر گذاشته
جالب بود
خیلی حرفهای ثقیلی میزنید. هر چند کوتاهن، ولی به اندازه یه پاراگراف باید روش وقت گذاشت تا بفهمی چی بوده. اصلا اینجوری حال نمیکنم.
یعنی اینم ثقیل بود؟!
خدا...